سفارش تبلیغ
صبا ویژن
RSS

نظر بدهید

گرافیک محیطی

 

گرافیک محیطی

درباره ی گرافیک محیطی


علائم تصویری اغلب به “پیکتوگرام” یا “ایزوتایپ معروفند. در واقع یک ایزوتایپ نام نوعی خاص از علائم تصویری (پیکتوگرام) است که از سوی آقای”اوتو ذویلات”از استرالیا طراحی شده است. این علائم به لحاظ آنکه پیامهایی همچون صدا، شخصیت (کاراکتر)، حرکت و رنگ را نیز در بر می گیرند دارای معانی چندگانه هستند.
علائم تصویری، زبان تصویری علائم و نشان های اختصاصی را با تصاویر در هم آمیخته و ترکیب می گردانند تا با بیننده خود ارتباط برقرار سازند. تصاویر می توانند در برگیرنده حروف، رنگها، علائم و اجزاء به طرز جلوه یافته تری باشند تا در رسانیدن نظرات و ایده ها مؤثرتر و کاراتر واقع شوند. از بعضی لحاظ، علائم تصویری از نظر شکل و فرم به علائم و نشانهای اختصاصی، نمادها و اشکال ساده شباهت دارند. کاربرد معدودتر علائم تصویری نسبت به نمادها و نشانهای تجارتی بیشتر به این لحاظ است که علائم تصویری بطور معدودتری مورد استفاده قرار گرفته اند. توضیح معقول تر و قابل قبول تر برای این امر این است که واژه “علامت تصویری” در جهان طراحی آنطور که باید جای و مکان خود را نیافته است.
علائم تصویری در خلال بازیهای المپیک توکیو در سال 1964 بطور گسترده ای در ژاپن مورد استفاده قرار گرفت. هرچند به نظر نمی رسید این علائم در بیرون از ژاپن شناخته شده باشند، گرچه بسیاری علائم راهنمایی و رانندگی در اروپا با علائم تصویری طراحی گردیده اند. در واقع، استفاده از علائم تصویری مربوط با علائم راهنمایی و رانندگی، ابتدا در اروپا آغاز شدند و ژاپن به سرعت از نمونه ای اروپایی دنباله روی نموده. اگر چه اکثر علائم راهنمایی و رانندگی در آمریکا هنوز به صورت حروف می باشند اما علائم تصویری به گونه گسترده تری درحال استفاده می باشند. بطور فزاینده ای آشکار گردیده که علائم تصویری، بعنوان جنبه مهمی از ارتباطات و طراحی تصویری در سراسر جهان در حال تحول و تکامل هستند.
به عبارت دیگر نشانه تصویری، نقش یا علامتی است که بدون استفاده از کلمات می تواند ما را به چیزی متوجه ساخته، هشدار و یا جهت دهد. در عمل ثابت شده که این نشانه ها ارزش زیادی برای عموم مردم دارند، نخست آنکه به افراد امکان می دهند تا اطلاعات را خیلی سریع دریافت کنند و دوم آنکه، این نشانه ها مشکل تفاوت بین زبانهای مختلف را برای مسافرینی که در کشورهای خارجی سفر می کنند، مرتفع می سازد. از نشانه های تصویری استفاده های مختلفی می شود، از جمله در تبلیغات، آگهی، دستورالعمل، علائم هشدار دهنده، اعلان خطر و …
به طور کلی هدف از این روش ساده کردن شکلها و احجام به یک فرم ساده و اولیه می باشد حال ممکن است این شکلها دارای فرمهای خاصی باشند و ما باید مرحله به مرحله خطوط شکلها را ساده بکنیم تا در نهایت شکل به یک شکل کاملاً ساده با مفهوم اولیه در بیاید. اما یادآور شوم که فرم شکل ما هرگز نباید تغییر غیر استانداردی داشته باشد در پیکتوگرام ما بیشتر به کل موضوع توجه می کنیم و جزئیات را تا حد امکان حذف می کنیم. تغییراتی که ما روی شکل انجام می دهیم اصولاً با اشکال هندسی می باشد. بیشتر سازندگان یک طرح کالای مورد نظر را که برای تبلیغ می خواهند تبلیغ آن را با پیکتوگرام انجام می دهند که از یک نظر کار جلوه خاصی داشته باشد با مفهوم اولیه؛ از یک نظر برای اینکه رقبا به جزئیات کار پی نبرند و شکل ساده شده یک شکل در ذهن مخاطب راحت تر جایگزین می شود.

Pictogram نوعی نماد بصری است که اطلاعات را به صورت تصویری و بدون استفاده از کلام ارائه می کند. تصویر نشانه نوعی نماد گرافیکی است که داستان را به شیوه ای بسیار ساده و همه فهم و فارغ از محدودیت زبانی روایت می کند.
امروزه این نمادها را می توان در همه جا دید؛ از علائم راهنمایی و رانندگی گرفته تا علائم و نشانه های فروشگاهها، ساختمانهای عمومی، مترو، راه آهن و خلاصه هرکجا که ضروری است اطلاعات را سریع و صریح، به اطلاع عموم می رساند. این نمادها بدون استفاده از کلمات و جملات اطلاع مورد نظر را در اختیارمان می گذارند، این علائم خود یک زبان بین المللی، بصری و بدون کلام هستند. این علائم و مفاهیم می تواند هشدار دهنده، راهنمایی کننده و… باشند و یا به عبارت دیگر با استفاده از این نمادهای تصویری می توانیم به یک ارتباط تصویری دست پیدا کنیم.

معمولاً این نوع از نشانه ها برای آسان شدن ارتباط در یک محیط به کار می رود. مثل علائم و نشانه های موجود در فرودگاه، ترمینالها، بیمارستانها، پارک، باغ وحش و غیره و یا تصویر یعضی از تابلوهای راهنمایی و رانندگی مثل : محل عبور بچه ها، ورود کامیون ممنوع، محل ریزش کوه، جاده لغزنده است و…

در طراحی این نشانها ؛تصاویر ساده می شوند و چند بخش از عناصر اضافی حذف می شوند ولی نباید به گویایی آن صدمه وارد شود. یعنی بیننده به محض دیدن نشانه باید به راحتی به مفهوم آن دست پیدا کند. از خصوصیت دیگر پیکتوگرامها این است که به دلیل آنکه در یک محیط تعدادی از اینها مورد استفاده قرار می گیرند باید طراحی به صورتی انجام گیرد که هم مفاهیم مورد نیاز بیان شود و هم در کل یک پیوستگی و همگونی شکل با هم داشته باشند.
پیکتوگرامها برخلاف آرم نیاز به سادگی و گویایی خاص خودش را دارد و از پیچیدگی کمتری نسبت به آرم برخوردار است. پیکتوگرام نباید گنگ و پیچیده باشد چون کارایی خودش را از دست می دهد.

در نتیجه هدف در پیکتوگرام ساده کردن یک شکل است به طوریکه با این کار مفهوم خود را از دست ندهد. ممکن است ما تصویری را انتخاب کنیم که آن شکل انحنا یا شکستگی داشته باشد، ما باید آن شکل را با اشکال هندسی به ساده ترین طرح با مفوم اولیه در بیاوریم.

 

نوشته شده در سه شنبه نهم آبان 1391ساعت 16:13 توسط عادله حاج طالبی| نظر بدهید |



معرفی نشانه یا آرم و پیکتوگرام 

مقاله ای در ارتباط با نشانه ها 


نشانه:
عنصری بصری است که به منظور معرفی یک موضوع (کالا، فعالیت و ...) طراحی و ارائه می شود. به عبارت دیگر، نشانه، هویت بصری یک موضوع است.    
نشانه جایگزین واژه هایی همچون آرم (با کاربرد بیشتر) و مارک است. نشانه می تواند در قالب هر عنصر بصری جلوه گر شود ولی بطور مشخص به دو حالت کلی ارائه می شود:

الف) نشانه های تصویری
ب) نشانه های نوشتاری

نشانه های تصویری، نشانه هایی هستند که عنصر بصری به کار رفته درآنها، تصویر است. این تصویر می تواند یک گل، یک حیوان، یک نماد ملی، سنتی و ... یا حتی یک تصویر نامشخص باشد (چگونگی این تصویر را مواردی مانند موضوع و عوامل جانبی تعیین می کنند).


تصویر مورد استفاده در نشانه های تصویری در ارتباط با محدوده فعالیت موضوع، چهار وضعیت ممکن دارد.

1- تصویر با موضوع ارتباط مستقیم دارد. برای مثال در صورتی که برای یک شرکت تولید خودرو نشانه ای طراحی می کنیم، از تصویر یک خودرو سود ببریم.
2- تصویر با موضوع ارتباط غیر مستقیم دارد. برای مثال در یک شرکت هواپیمایی از تصویر یک پرنده استفاده کنیم.
3- تصویر مطلقاً با موضوع ارتباط ندارد. برای نشانه یک شرکت هواپیمایی از تصویر یک گُل استفاده کنیم.
4- تصویر با موضوع از جنبه های فرعی ارتباط پیدا می کند. برای نمونه، چنانچه در مثال شماره 3 بجای تصویر گل از تصویر سر ستون های تخت جمشید سود ببریم، اگر چه هر دو عنصر بصری ارتباطی با محدوده فعالیت موضوع (فعالیت های هوایی) ندارند ولی تصاویر تخت جمشید در فرهنگ جامعه ایرانی ریشه دارد و نوعی از ارتباط فرهنگی را با مخاطب بر قرار می کند.
بدیهی است مناسب ترین شیوه ی گزینش تصویر در نشانه در غالب موارد، گزینه شماره 1و 2 هستند. اگر چه بکارگیری موارد 3 و 4 نیز قابل پیش بینی خواهند بود. نشانه های نوشتاری نیز نشانه هایی هستند که عنصر بصری آ ن ها حروف، نوشتار و اعداد هستند که توام با یکدیگر و یا بصورت منفرد ارائه می شوند.


نشانه های نوشتاری خود به دوگونه ی کلی تقسیم می شوند:

1- لگوتایپ: 
نشانه هایی هستند که نوشتار آنها بر اساس نام کامل موضوع است و با طراحی ویژه (و غالباً متفاوت از شکل حروف متداول) ارائه می شوند.

2- منوتایپ (منوگرام): 
نشانه هایی هستند که نوشتار آن ها حرف ابتدای نام موضوع است و با طراحی ویژه (متفاوت از شکل حروف متداول) ارائه می شوند. لازم به توضیح است بعضی از صاحب نظران معتقدند در صورتی که نام موضوع دارای بیش از یک واژه باشد، طراحی بر اساس حروف آغازین واژگان موضوع نیز، منوگرام خواهد بود.
در طراحی یک نشانه باید چند عامل مورد توجه قرار گیرند که برخی از آنها به شرح زیر است:
1- سادگی: یک نشانه خوب ترجیحاً از عناصر بصری اندکی شکل گرفته است. لازم است اشاره شود که منظور از اندک بودن این عناصر، ضرورت پیش گیری از پراکندگی بصری نشانه است.
2- توازن، تعادل و تناسب: به عبارت دیگر تیرگی و روشنایی سطوح، ضخامت و نازکی خطوط و ... باید از توازن و تناسب لازم بهره برده و در اتصال و چیدمان خطوط در کنار یکدیگر از ریتم مناسب برخوردار باشد.
3- قابلیت رنگ پذیری: یک نشانه باید در عین آنکه توانایی ارائه با یک رنگ را داشته باشد، هنگام ارائه رنگی، نباید ضعیف شود. و یا در صورت ارائه نسخه رنگی، نسخه تک رنگ آن بی روح و کم جلوه نشان دهد. ضروری است توجه داشته باشیم هنگامی که برای یک نشانه پیشنهاد رنگ می کنیم، جنبه های زیبا شناختی و مفهومی توامان مورد توجه قرار گیرند. برای مثال اگر رنگ قرمز را برای کادر چهار گوش یک آرم مناسب تشخیص دادیم، منطبق با محدوده فعالیت موضوع و در صورت لزوم این قرمز را در رده رنگ های همپایه (قرمز تیره، نارنجی و ...) تغییر دهیم.
4- امکان تغییر ابعاد: آرم باید به گونه ای طراحی شده باشد که در صورت لزوم بتوان آن را به مقیاس مورد نیاز کوچک یا بزرگ کرد، بدون آنکه شاکله کلی آن آسیب ببیند. نشانه هایی که هنگام کوچک شدن (تا حدی که بتوان آنها را بر روی کارت ویزیت چاپ کرد) اجزاء آن غیر قابل تشخیص می شوند، آرم های ایده آلی نیستند، همچنین نشانه ای که هنگام بزرگ شدن، اجزاء آن بد هیبت و خشن می شوند. (تا حدی که بتوان آن ها را بر روی سر در فروشگاه اجرا کرد)
5- ماندگاری تصویری: پیش بینی و لزوم کاربرد و انتخاب عناصر بصری که دارای تاریخ مصرف کوتاه مدت نباشند. به عبارت دیگر عوامل بصری مورد استفاده در یک نشانه باید برای دو تا سه دهه از سوی جامعه قابل پذیرش باشند و کهنه نشوند ضمن آنکه ساختار کلی یک آرم باید به گونه ای باشد که امکان تغییر و تبدیل در آن، بدون لطمه زدن به هویت آرم مورد نظر، موجود باشد.
6- گویایی: تصویر کلی باید کاملاً گویا باشد و با تصاویر دیگر اشتباه نشود. طراحی یک گُل به گونه ای که یک خورشید را تداعی کند و آن خورشید مطلقاً مورد نظر نباشد و نقشی در فعالیت موضوع نداشته باشد، می تواند ضعفی غیر قابل چشم پوشی باشد.
7- جهت قرار گیری: ترجیحاً جهت قرار گیری خود را مشخص کند. در برخی موارد، نشانه هایی که برای نخستین بار در رؤیت مخاطب قرار می گیرند، ممکن است از چند جهت دارای مفهوم باشند، که این مورد در صورتی که ناخواسته و ناخودآگاه از سوی طراح اعمال شده باشد یک ضعف بزرگ است. البته، در نشانه هایی که از هر جهت یا از دو جهت مخالف دارای یک فرم تصویری هستند، این امر یک نقطه قوت قابل توجه به حساب می آید.
8- هماهنگ فرهنگی: استفاده از عناصر بصری مرتبط با موضوع و در عین حال ریشه دار در فرهنگ جامعه ای که آرم برای آن طراحی می شود می تواند مورد توجه قرار گیرد.

علاوه بر موارد یاد شده، اصولی نیز در رسامی نشانه باید مورد توجه قرار گیرند. این موارد که جنبه تکنیکی و اجرایی دارند به شرح زیر است:
1- معمولاً نشانه ها را چند برابر بزرگتر از متوسط ابعادی که بطور متداول مورد استفاده قرار می گیرند اجرا و طراحی می کنند. (نشانه بر روی سر برگ و کارت ویزیت معمولاً حدود 6 تا 12 سانتی متر مربع فضا اشغال می کند).
2- نسبت سطوح مثبت و منفی (تیرگی و روشنایی طرح) و میزان پراکندگی آنها در کل نشانه باید به گونه ای باشد که سنگینی نامتعارفی در بخش هایی از اثر به چشم نیاید.
3- ترجیحاً طرح در یک کادر هندسی متداول (فرم های اصلی: مربع، مثلث و دایره) قابل تعریف باشد، البته این مورد در دنیای امروز گرافیک امری قابل اغماض است ولی باید دقت کرد در نشانه های اداری دولتی همچنان مورد درخواست و توجه است.

نهایتاً پس از شکل گیری طرح هایی که مورد رضایت طراح قرار می گیرند، می توان واریاسیون هایی از طرح اولیه اجرا کرد. به این معنی که طرح را در کادرهای گوناگون و یا به حالت نگاتیو و یا با خط گیری و ... ارائه کرد تا تنوع طرح (ضمن دارا بودن هویت مشخص) بیشتر شود و جلوه کار در دید سفارش دهنده افزایش یابد.
در طراحی لگوتایپ و منوگرام نیز باید توجه داشت که اصرار در همراه کردن مفهوم و زیبایی تا حدودی طرح را دچار سردرگمی و تضاد می کند. برای مثال، چنانچه لگوتایپی برای صنایع مبلمان اداری طراحی می کنید، اگر بخواهید در گام نخست شکل یک صندلی اداری را در لابلای طراحی نوشتار آن موضوع ایجاد کنید، به احتمال بسیار زیاد جذابیت طرح را فدای مفهوم آن کرده اید. (اگر چه در بعضی موارد امکان پذیر است.)
بنابراین، توصیه می شود در طراحی نشانه های نوشتاری همانگونه که از نام این نوع نشانه مشخص است، در نخستین گام، طراحی یک نوشتار زیبا را هدف قرار دهید، سپس در صورتی که امکان پذیر باشد، دخیل کردن عناصر تصویری مرتبط را نیز مورد توجه قرار دهید.

همچنین در انتخاب چگونگی خطوط مورد استفاده و یا رنگ به کار گرفته شده در لگوتایپ، یقیناً به محدوده فعالیت صاحب نشانه توجه خواهیم داشت. ساده ترین و معمول ترین شیوه های طراحی لگوتایپ (و در مواردی منوگرام) عبارتند از:
 
1- طراحی های بداهه، طراحی سریع و متوالی نام مورد نظر با نوشت افزارهای گوناگون مانند ماژیک های سرتخت و گرد و یا با قلم موهای متفاوت.
2- طراحی نام مورد نظر با چشمان بسته.
3- طراحی نام با دستی که به استفاده از آن عادت ندارید (اگر راست دست هستید با دست چپ اتود کنید و بالعکس).
4- توجه به حروف نامی که برای آن طراحی می کنید. گاهی اوقات بعضی حروف تشکیل دهنده نام مورد نظر، امکان هماهنگی ریتمیک و قابل توجهی با دیگر حروف را فراهم می کنند که نهایتاً سبب ساز وحدت، انسجام و زیبایی اثر می شود.

پیکتوگرام: 
نشانه هایی هستند عموماً تصویری و کمتر نوشتاری که وظیفه آ نها راهنمایی مخاطب است و این راهنمایی از طریق هشدار دادن در مورد اماکن خاص، فعالیت های ویژه و یا لزوم انجام دادن یا خودداری از انجام عملی است.


پیکتوگرام باید دارای بار معنایی مشخص باشد و مخاطب با دیدن آن بلافاصله این معنی را دریافت کند. همانطور که ذکر شد پیکتوگرام غالباً بصورت تصویری و فاقد نوشتار مفصل ارائه می شود. همچنین در طراحی آن جنبه های فرامحلی و فراملی بودن بسیار اهمیت دارند. به عبارتی، طرح باید به گونه ای باشد که در جوامع مختلف امکان ارائه داشته باشد و در تمامی این موارد بار معنایی یکسانی را منتقل کند. برای مثال، پیکتوگرامی که برای مواد قابل اشتعال یا هشدار خطر آتش سوزی طراحی می شود، باید برای تمامی مخاطبان (از نظر سن، سواد، شغل، جغرافیا و ...) به یک اندازه قابل فهم باشد. بستر ارائه ی پیکتوگرام بسیار متنوع است. از جاده ها و خیابان ها گرفته (علائم راهنمایی و رانندگی) تا بسته بندی کالاها (علائم قابلیت بازیافت بسته و یا ضرورت انداختن زباله ی آن در زباله دادن) و یا البسه و پوشاک (نحوه شستشو و اتو زدن) و ...، در تمامی موارد بهره برداری از آن امکان و ضرورت دارد. 
پیکتوگرام ها معمولاً بصورت تک رنگ ارائه می شوند، اگرچه به کاربرد و عملکرد رنگ در آنها نیز باید توجه داشت. سادگی در پیکتوگرام بیش از نشانه های تجاری و فرهنگی ضرورت دارد ولی از نظر اصول اجرا، پیکتوگرام ها نیز تابع اصول اجرایی انواع دیگر نشانه ها هستند. هنگام طراحی مجموعه ای از پیکتوگرام برای یک فعالیت، باید عوامل بصری، نوع خط، مجموعه رنگ های مورد استفاده، کادر و ...، همگی دارای یک روحیه باشند و حتی ترجیحاً میزان و نسبت به کارگیری این عوامل در کنار یکدیگر و در تمامی پیکتوگرام های آن مجموعه یکسان باشد.
چنانچه در مجموعه ی پیکتوگرام های یک بیمارستان کادر اصلی مربع است، این کادر نباید در بعضی نمونه ها به دایره تبدیل شود. اگر عنصر یا عناصر بصری به گوشه ای از کادر اتصال دارند این مورد باید تا حد امکان در نمونه های دیگر نیز رعایت شود.
همچنین نحوه ترکیب بندی تیرگی و روشنایی بایستی در تمامی نمونه ها هماهنگ باشد. به این معنا که اگر پس زمینه دارای تیرگی و عنصر بصری درون آن بصورت نگاتیو ارائه می شود، ارائه مواردی که پس زمینه فاقد رنگ و عنصر بصری درون آن پزیتیو است به روحیه واحد در مجموعه لطمه وارد خواهد کرد.

 

نوشته شده در سه شنبه نهم آبان 1391ساعت 16:12 توسط عادله حاج طالبی| نظر بدهید |



تبلیغات محیطی - تصاویر و بیلبورد هایی با طراحی خلاقانه 

21 بیلبورد و تصویر تبلیغاتی جالب و دیدنی 


تصاویر فوق مجموعه زیبا از بیلبورد ها و تصاویر تبلیغاتی می باشد که در اینگونه تصاویر سعی شده با نمادهای طبیعی و استفاده مناسب از فضا و محیط پیام تبلیغاتی مناسب به بیننده القا شود که این همان خلاقیت و نبوغی است که طراح یک اثر باید به خرج داده تا با امکانات محیطی و مکان و محل تبلیغ آگهی جذاب و تاثیر گذار را خلق نماید.

 

 

*هنر گرافیک امروزه به سبب محدودیت‌های زبان نوشتاری اهمیت قابل ملاحظه‌ای یافته است. گرافیک در تعاریف نوین به چه معناست و چه بخش‌هایی را در بر می‌گیرد؟

- مهمترین نکته ای که باید به آن توجه  کرد این است که امروزه تبلیغات از هنر گرافیک بهره می‌گیرد تا به اهداف خود دست یابد. گرافیک لزوماً یک حوزه بصری است که از دوران کهن  با هدف انتقال مفهوم و زیبایی بصری از آن استفاده  می‌شد. هنر، زیبایی را در نهاد خود دارد. ما در اینجا به مفهوم اصیل هنر نزدیک می‌شویم و از این منظر، هنر نازیبا دیگر هنر نیست. ایرانیان باستان قبل از هخامنشی این هنر را در اختیار داشتند و از آن استفاده می‌کردند. فرش ایرانی یکی از زیباترین گرافیک‌های دنیا است. طراحان آن نهایت سلیقه را بکار می‌برند تا اثری زیبا خلق کنند. تغییر و تحولات تاریخی جبراً شرایطی را ایجاد کرد که این شرایط لزوم اطلاع رسانی را در تمام زمینه های اجتماعی، سیاسی، خبری، عبادی و تجاری افزایش داد و کاربرد ابزاری با نام گرافیک نوین مطرح شد. بنابراین، امروزه گرافیک نه تنها به عنوان یک هنر، بلکه به عنوان عامل رسانه ای عمل می‌کند.

همانطور که  گفته شد، گرافیک تبلیغات نیست. بحث تبلیغ مربوط به دانش دیگری است که طراح گرافیک از آن دانش بی بهره است. تفاوت تبلیغات و گرافیک از  این عامل ناشی می‌شود که اطلاع‌رسانی تبلیغی با نوعی مبالغه همراه است. تبلیغات برای دستیابی به اهداف تجاری، سیاسی و اجتماعی تمام ابزار ها را بکار می‌گیرد. در واقع ادبیات، موسیقی، نقاشی و شعر در ترکیب با یکدیگر و برای انتقال پیام به مخاطب مورد استفاده  قرار می‌گیرند. کارهای گرافیکی گذشته از بعد اطلاع رسانی و قابلیت استفاده برای مخاطبان، آهنگ‌های بصری یک جامعه هستند. آثار گرافیکی به میزان زیادی تولید می‌شوند و قسمت اندکی از آثار به حیطه‌ هنر وارد می‌شود. این یک نگاه هنرمندانه (و نه صرفاً یک نگاه مصرف‌گرایانه و منفعت طلبانه) است. امروزه به سبب گسترش شرکتهای تبلیغاتی تعداد طراحان هنرمند رو به کاهش است. در تمام دنیا طراحان در مکان‌هایی که به امر تبلیغ می‌پردازند حضور دارند و خواسته‌های کمپانی تبلیغاتی را در قالب تصاویر و گرافیک بیان می‌کنند.

می‌توان نتیجه گرفت طراحان گرافیک هنرمند نیستند چرا که اندیشه تداعی شده در اثر، اندیشه خودِ طراحان نیست. اندیشه‌ای به آنها عرضه شده است و آنها تنها ارتباط‌گرانی قلمداد می‌شوند  که اندیشه را طراحی می‌کنند. چنین فعالیتی یقیناً هنری نیست بلکه نوعی مهارت است. آنها با تخصص و دانش و مهارت علمی‌خود به طراحی می‌پردازند. تمام طراحان هنرمند نیستند بلکه آنها به میزان دخالت  اندیشه خود در خلق اثر، هنرمند خواهند بود. اگر میزان دخالت در خلق اثر افزایش یابد به همان میزان بیشتر هنرمند خواهند بود. اگر در تمام  دنیا 10 میلیون طراح گرافیک داشته باشیم، کمتر از یک درصد آنها هنرمند خطاب می‌شوند.

هنرمندان افرادی هستند که دیالوگ‌های جدید را کشف می‌کنند و این دیالوگ  در جامعه عرضه شده و تأثیر می‌گذارد. تمامی‌آثار گرافیک، تاریخِ عرضه خاص خود را دارند. برای مثال یک کارگردان تئاتر پوستر مربوط به کار خود را در معرض مخاطبان قرار می‌دهد تا اطلاع رسانی لازم انجام شود. تا زمانی‌که تئاتر بر روی صحنه است و اجرا می‌شود این پوستر عملکرد رسانه‌ای خود را خواهد داشت و  بعد از آن محو خواهد شد.

اما برخی از پوسترها و طراحی‌ها فراتر از زمان و مکان خود حرکت می‌کنند. امروزه این آثار را می‌توان در موزه ها دید و از آن بهره مند شد. در میان تمام طراحان می‌توان به طراحان مؤلف اشاره کرد. طراحان مؤلف کسانی هستند که ارزش‌های هنری، فکری، اعتقادی و نوع نگرش‌شان در طرح و اثر جاری است . آثار طراحان مؤلف از جمله آثاری است که علاوه بر عملکرد اطلاع رسانی به عنوان آثار هنری آن قوم حفظ می‌شود. آثار آنها را می‌توان در تمام موزه های دنیا یافت که حتی سفارش‌دهندگان اولیه‌ آن اثر از آن بی‌اطلاع هستند. وجود نفوذ‌های مداخله جویانه نه تنها در ایجاد آثار هنری بلکه در وظایف یک هنرمند خلاق خدشه وارد کرده است. آثار تولیدی در برخی موارد تنها نگاه مصرف‌گرایانه دارند و این آثار تا مدت‌ها باقی نمی‌مانند و تأثیرگذار هم نخواهند بود.

گرافیک را بر اساس عوامل گوناگونی تقسیم بندی می‌کنند. یک نوع تقسیم‌بندی بر مبنای محتوای طرح است که محتواهای گوناگون را شامل می‌شود: "گرافیکی که محتوای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد". اهداف گرافیک سیاسی و تجاری در یک راستا قرار می‌گیرد با این تفاوت که نوع محتوا و آنچه به مخاطب عرضه می‌شود متفاوت است.